ـــدفـــاع ـــمــقــدس

پياله‏ى خورشيد

بسان بركه‏ى آرام گرچه خاموشند

گمان مدار كه از يادها فراموشند

كجا غروب كند آفتاب باورشان‏

كه در حريم سحر با سپيده همدوشند

چراغ مستيشان جاودانه روشن باد

كه از پياله‏ى خورشيد باده مينوشند

ز شهر حادثه ، خورشيدها سفر كردند

ستاره‏ها همه در سوگشان سيه پوشند

به صبح عاطفه ، خورشيد مهرشان جارى است‏

به باغ خاطره ، با عطر گل هم آغوشند

ز شوق قافله‏ى آفتابيان صائم‏

در آسمان شهادت ستاره بردوشند

نوشته شده در سه شنبه 12 دی 1391ساعت 16:12 توسط پریسا اصغرمهربانی| |
طبقه بندی: اشعار حماسی  

صفحه قبل 1 صفحه بعد

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin